عیدغدیر

مطلب آموزشی 

واقعه غدیر خم 

مقدمه

عید غدیر ۱۸ ذی الحجه در تقویم قمری می‌باشد که توسط مسلمانان شیعه برای جانشینی صریح علی بن ابی طالب در مقام امامت پس از محمد پیامبر مسلمانان جشن گرفته می‌شود. به اعتقاد شیعیان بر طبق خطبه محمد در غدیر خم علی را بعد از خود با حدیث (عربی: مَن کُنتُ مولاه فَهذا علیّ مولاه أللهم والِ من والاه و عادِ من عاداه) جانشینی ایشان را برای تمامی مسلمانان اعلام و تمام کرد. به اعتقاد شیعیان آیه سوم سوره مائده در روز عید غدیر نازل شده‌است که آمده الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی.

 

عید غدیرخم -همیار محاسب پارسه

 

 زمینه‌سازی حادثه غدیر

هجرت پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از مکه معظمه، نقطه عطفی در تاریخ اسلام به شمار می‌رود. بعد از این هجرت، حضرت سه بار به مکه سفر کرده‌اند: بار اول در سال هشتم، پس از صلح حدیبیه به عنوان انجام «عمره» وارد مکه شدند؛ بار دوم در سال نهم به عنوان «فتح مکه» وارد این شهر شدند؛ و سومین و آخرین بار بعد از هجرت در سال دهم هجری به عنوان «حجة الوداع» به طور رسمی اعلان حج دادند تا همه مردم در حد امکان حاضر شوند.
در این سفر دو مقصد اساسی در نظر بود، یکی بیان مسائل حج، و دیگری مسئله ولایت و خلافت بعد از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم).
پس از اعلان عمومی، مهاجرین و انصار و قبائل اطراف مدینه و مکه و حتی بلاد یمن و غیر آن به سوی مکه سرازیر شدند. جمعیتی حدود یکصد و بیست هزار نفر در مراسم حج شرکت کردند. امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) هم که قبلا از طرف حضرت به یمن و نجران برای دعوت به اسلام و جمع آوری وجوهات رفته بودند، به همراه دوازده نفر از اهل یمن برای انجام اعمال حج به مکه رسیدند.
با رسیدن ایام حج، در روز نهم ذی‌الحجه، حضرت رسول (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به موقف «عرفات» رفتند و بعد از آن اعمال حج را یکی پس از دیگری انجام دادند، و در هر جا که زمینه فراهم بود، مطالبی بیان می‌فرمودند.

 خطبه پیامبر در منی
در سرزمین منی پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) اولین خطابه خود را ایراد فرمودند که در واقع فراهم کردن زمینه «خطبه غدیر» بود. در این خطبه ابتدا به امنیت اجتماعی مسلمین از نظر جان و مال و آبرو اشاره نمودند و سپس به خون‌های بناحق ریخته و اموال به غارت رفته در دوران جاهلیت اشاره کردند…، آن گاه مردم را از اختلاف و دشمنی بعد از خود بر حذر داشتند و تصریح فرمودند: «اگر من نباشم، علی بن ابی طالب در مقابل متخلفین خواهد ایستاد.» سپس با بیان حدیث ثقلین فرمودند: «عده‌ای از همین اصحاب من روز قیامت اهل جهنم خواهند بود.

 

عیدغدیر خم -همیار محاسب پارسه

 

اعلان اجتماع در غدیر خم
پس از اتمام حج، بلال حبشی از طرف پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به مردم اعلان کرد: «فردا همه به جز معلولان باید در غدیر خم حاضر باشند.»
«غدیر» که قبل از «جحفه» قرار دارد، محل افتراق اهل مدینه و مصر و اهل عراق و اهل نجد بود و آبگیر و درختان کهنسالی در آن وجود داشت. به امر الهی این مکان برای اجتماع انتخاب شد و طبق دستور پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بیش از یکصد و بیست هزار نفر همراه ایشان برای اجتماع در آنجا حرکت کردند، حتی دوازده هزار یمنی که مسیرشان به سمت شمال نبود، تا غدیر همراه آن حضرت آمدند.

کیفیت خطبه غدیر
وقتی جمعیت به غدیر خم رسید، حضرت فرمودند: «ایها الناس اجیبوا داعی الله، انا رسول الله؛ ‌ای مردم! دعوت کننده خدا را اجابت کنید، من فرستاده خدایم.»
و این کنایه از آن بود که وقت ابلاغ پیام بس مهمی فرا رسیده است. پس از این دستور، همه مرکب‌ها متوقف و جلو رفته‌ها باز گشتند. شدت گرما به حدی ناراحت کننده بود که مردم و حتی خود حضرت گوشه‌ای از لباس خود را به سر‌انداخته و گوشه‌ای از آن را زیر پای خود قرار داده بودند، و عده‌ای از شدت گرما عبای خود را به پایشان پیچیده بودند. از سوی دیگر پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) مقداد و سلمان و عمار را فرا خوانده، دستور دادند تا به محل درختان کهنسال رفته آنجا را آماده کنند. آنها خارهای زیر درختان را کندند و آنجا را صاف نمودند و آب و جارو زدند، و در فاصله بین دو درخت، روی شاخه‌ها پارچه‌ای به عنوان سایبان‌ انداختند تا آن محل برای برنامه سه روزه آن حضرت کاملا مساعد شود.
سپس با کمک سنگ‌ها و جهاز شتران منبری به بلندی قامت آن حضرت ساختند. بعد از اقامه نماز ظهر، حضرت بر بالای منبر رفت و امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) را نیز فرا خواند و به او دستور داد، بالای منبر بیاید و در سمت راستش یک پله پایین‌تر بر فراز آن قرار گیرد.

 

عید غدیر خم -همیار محاسب پارسه

 

 مراسم بعد از حدیث غدیر
در اینجا به برخی از وقایعی که بعد از خطبه غدیر اتفاق افتاده اشاره می‌کنیم:

 بیعت مردان
پس از پایان خطبه، مردم به سوی پیامبر و امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) هجوم آوردند، و با ایشان به عنوان بیعت دست می‌دادند و به پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و علی (علیه‌السّلام) تبریک می‌گفتند و پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌فرمود: «الحمد لله الذی فضلنا علی جمیع العالمین؛ حمد برای خدای است که ما را بر همه جهانیان برتری داد.» و صدای مردم بلند شد که «آری، شنیدیم و طبق فرمان خدا و رسول با قلب و جان و زبان و دستمان اطاعت می‌کنیم.

و پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) مکرر می‌فرمود: به من تبریک بگویید، به من تهنیت بگویید؛ زیرا خداوند مرا به نبوت و اهل بیتم را به امامت اختصاص داده است.

 بیعت زنان
پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) دستور دادند تا ظرف آبی آوردند و پرده‌ای زدند که نیمی از ظرف آب در یک سوی پرده و نیم دیگر آن در سوی دیگر قرار بگیرد و زنان با قرار دادن دست خود در یک سوی آب، و امیرمؤمنان در سوی دیگر، با آن حضرت بیعت نمایند. همچنین دستور دادند تا زنان هم به حضرتش تبریک و تهنیت بگویند و این دستور را درباره همسر خویش مؤکد داشتند. بانوی بزرگ اسلام، حضرت فاطمه زهرا (علیهاالسّلام) نیز از حاضرین در غدیر بودند. همچنین کلیه همسران پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در آن مراسم حضور داشتند.

 عمامه‌گذاری
پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بعد از پایان خطبه، عمامه خود را که «سحاب» نام داشت به عنوان تاج افتخار بر سر امیرمؤمنان قرار دادند و انتهای عمامه را بر دوش آن حضرت آویزان نمودند و فرمودند: «عمامه تاج عرب است.»

خود امیرمؤمنان در این باره فرمود: «پیامبر در روز غدیر خم عمامه‌ای بر سرم بستند و یک طرفش را بر دوشم آویختند و فرمودند: «خداوند در روز بدر و حنین، مرا به وسیله ملائکه‌ای که چنین عمامه‌ای به سر داشتند، یاری نمود.

 

عید غدیر خم -همیار محاسب پارسه

 

 ظهور جبرئیل
مسئله دیگر این بود که مردی زیبا صورت و خوشبو در کنار مردم ایستاده بود و می‌گفت: «به خدا قسم! روزی مانند امروز هرگز ندیدم که تا چه‌اندازه [پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)] کار پسرعمویش را مؤکد نمود و برای او پیمانی بست که جز کافر به خداوند و رسولش، آن را بر هم نمی‌زند. وای بر کسی که پیمان او را بشکند! »
در این وقت عمر نزد پیامبر آمد و گفت: شنیدی این مرد چه گفت؟! حضرت فرمود: آیا او را شناختی؟ گفت: نه. حضرت فرمود: «او روح الامین جبرئیل بود. تو مواظب باش این پیمان را نشکنی، که اگر چنین کنی خدا و رسول و ملائکه و مؤمنان از تو بیزار خواهند بود.

 معجزه ولایت
در آخرین ساعات از روز سوم اقامت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در غدیر و پایان یافتن مراسم بیعت، «حارث فهری» همراه دوازده نفر از اصحابش نزد پیامبر آمد و گفت: ‌ای محمد! از تو سؤال دارم:
۱. آیا شهادت به یگانگی خداوند و پیامبری خودت را از جانب پروردگارت آورده‌ای یا از پیش خود گفتی؟
۲. آیا نماز و زکات و حج و جهاد را از جانب پروردگار آورده‌ای یا از پیش خود گفتی؟
۳. آیا این علی بن ابی‌طالب را که گفتی: «من کنت مولاه فعلی مولاه…» از جانب پروردگار گفتی یا از پیش خود گفتی؟
حضرت در جواب فرمود: «خداوند به من وحی کرده است و واسطه بین من و خدا جبرئیل است و من اعلان کننده پیام خدا هستم و بدون اجازه پروردگارم خبری را اعلان نمی‌کنم.»
حارث گفت: «خدایا! اگر آنچه محمد می‌گوید حق و از جانب توست، سنگی از آسمان بر ما ببار یا عذاب دردناکی بر ما بفرست!»
همین که سخن حارث تمام شد و به راه افتاد، خداوند سنگی را از آسمان بر او فرستاد که از مغزش وارد و از بخش پایین بدنش خارج شد، و او را درجا به هلاکت رساند.

 توطئه منافقین
اعتراض حارث آغاز انحرافها و توطئه‌هایی بود که خبر از آینده‌ای تاریک و فتنه انگیز می‌داد، که بعد از وقوع رحلت پیامبر خاتم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) دامن امت اسلامی را فرا گرفت و امامت از خط اصلی خویش خارج شد و به دست غاصبان افتاد. اینک به نمونه‌هایی از توطئه‌های منافقان و منحرفان بعد از حادثه غدیر اشاره می‌شود.

 صحیفه ملعونه
دو نفر از منافقین در یک تصمیم اساسی با هم پیمانی بستند و آن این بود که «اگر محمد از دنیا رفت یا کشته شد، نگذاریم خلافت و جانشینی او در اهل بیتش مستقر شود.» سه نفر دیگر در این تصمیم با آنها هم پیمان شدند، و اولین قرارداد و معاهده را در کنار کعبه بین خود امضاء کردند، و داخل کعبه آن را زیر خاک پنهان نمودند تا سندی برای التزام عملی آنها باشد.
یکی از این سه نفر معاذ بن جبل بود. او گفت: «شما مسئله را از جهت قریش حل کنید و من درباره انصار ترتیب امور را خواهم داد.»
از آنجا که «سعد بن عباده» رئیس کل انصار بود و او کسی نبود که با غیر علی (علیه‌السّلام) هم پیمان شود؛ لذا معاذ بن جبل به سراغ بشیر بن سعید، و اسید بن حضیر که هر کدام بر نیمی از انصار یعنی دو طایفه «اوس» و «خزرج» نفوذ و حکومت داشتند، آمد و آن دو را با خود بر سر غصب خلافت هم پیمان نمود.

توطئه قتل پیامبر
نقشه قتل پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بارها به اجرا در آمد، ولی منجر به شکست شد. یک بار در جنگ تبوک و چند بار به وسیله سم و بارها به صورت ترور تدارک دیده شده بود.
در حجة الوداع همان پنج نفر اصحاب صحیفه، با نه نفر دیگر برای بار آخر نقشه دقیق‌تری برای قتل حضرت در راه بازگشت از مکه به مدینه کشیدند و نقشه چنین بود که در محل از پیش تعیین شده‌ای، در قله کوه «ارشی» کمین کنند و همین که شتر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) سربالایی کوه را پیمود و در سرازیری قرار گرفت، سنگهای بزرگی را به طرف شتر حضرت رها کنند تا برمد و با حرکات ناموزون حضرت را بر زمین افکند و آنان با استفاده از تاریکی شب به حضرت حمله کنند و وی را به قتل برسانند و متواری شوند.
خداوند متعال پیامبرش را از این توطئه آگاه ساخت و وعده حفظ او را داد.- منافقین که چهارده نفر بودند – نقشه خود را عملی ساختند. همین که شتر پیامبر به قله کوه رسید و خواست رو به پایین رود، سنگها را رها کردند، پیامبر با یک اشاره به شتر فرمان توقف داد در حالی که حذیفه و عمار، یکی افسار شتر حضرت را در دست داشت و دیگری از پشت سر شتر را حمایت می‌کرد.
با توقف شتر، سنگها به سمت پایین کوه رفتند و حضرت سالم ماند. منافقین که از اجرای دقیق نقشه مطمئن بودند، از کمین‌گاهها بیرون آمدند و با شمشیرهای برهنه به حضرت حمله کردند تا کار را تمام کنند، ولی عمار و حذیفه شمشیر کشیدند و با آنان درگیر شدند، و سرانجام آنها را فراری دادند….
صبح روز بعد که نماز جماعت بر پا شد، همین چهارده (معاویه، عمروعاص، طلحه، سعد بن ابی وقاص، عبدالرحمان، ابوعبیده، ابوموسی اشعری، ابوهریره، مغیرة….) نفر در صف‌های اول جماعت دیده شدند! ! و حضرت سخنانی فرمود که اشاره ضمنی به آنان داشت.

 بیعت‌گرفتن رسمی
«ای مردم! من برایتان بیان کردم و به شما فهمانیدم، و این علی است که بعد از من به شما می‌فهماند، بدانید که من بعد از پایان خطابه‌ام شما را به دست دادن با خودم به عنوان بیعت با او و اقرار به او، و بعد از من به دست دادن با خود او فرا می‌خوانم.
بدانید که من با خدا بیعت کرده‌ام و علی با من بیعت کرده است، و من از جانب خداوند برای او از شما بیعت می‌گیرم…
‌ای مردم! شما بیش از آن هستید که با یک دست و در یک زمان با من دست دهید، و پروردگارم مرا مامور کرده است که درباره آنچه برای علی، امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) و امامانی که بعد از او می‌آیند و از نسل من و اویند، منعقد نمودم، از زبان شما اقرار بگیرم…پس همگی چنین بگویید: ما شنیدیم و اطاعت می‌کنیم و راضی هستیم و سر تسلیم فرود می‌آوریم درباره آنچه از جانب پروردگار ما و خودت درباره امر امامت اماممان، علی امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) و امامانی که از صلب او به دنیا می‌آیند به ما رساندی. بر این مطلب با قلبهایمان و با جانمان و با زبانمان و با دستانمان با تو بیعت می‌کنیم. بر این عقیده زنده‌ایم و با آن می‌میریم و با آن محشور می‌شویم. تغییر نخواهیم داد و تبدیل نمی‌کنیم و شک نمی‌کنیم و انکار نمی‌نماییم و تردید به دل راه نمی‌دهیم و از این قول بر نمی‌گردیم و پیمان را نمی‌شکنیم….»
آن گاه فرمود: «معاشر الناس فبایعوا الله وبایعونی وبایعوا علیا امیرالمؤمنین والحسن والحسین والائمة کلمة باقیة؛ ‌ای مردم! با خدا بیعت کنید و با من بیعت نمایید و با علی امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) و حسن و حسین و امامان از ایشان به عنوان کلمه باقیه، بیعت کنید.
و فرمود: هر کس بیعت را بشکند به ضرر خویش شکسته است، و هر کس به آنچه با خدا پیمان بسته وفا کند، خداوند به او اجر بزرگی عنایت می‌فرماید.
و در پایان خطبه فرمود: «معاشر الناس من یطع الله ورسوله و علیا و الائمة الذین ذکرتهم فقد فاز فوزا عظیما؛ ‌ای مردم! هر کس خدا و رسولش و علی و امامانی را که ذکر کردم اطاعت کند، به رستگاری بزرگ دست یافته است.

 

عید غدیر خم -همیار محاسب پارسه

 

علت انتخاب غدیرخم
۱. این مکان در راه بازگشت از مکه یک منزل قبل از تقاطع چند جاده در جحفه و محل متفرق شدن جمعیت قرار داشت. (راهی به سوی مدینه به شرق مایل می‌شود. راهی به سمت شمال از کنار دریا تا شام می‌رود، راه دیگری از غرب به دریا می‌رسد تا با کشتی به مصر و سایر مناطق آفریقا برود، با توجه به اینکه در مسیر حضرت تا مکه قبایل بین راه کم کم ملحق می‌شدند تا آن جمعیت عظیم پدید آمد؛ لذا باید قبل از متفرق شدن مردم برنامه انجام می‌شد و غدیرخم مکان بسیار مناسبی برای این منظور بود.
۲.کنار این آبگیر ۵ درخت سرسبز و کهنسال ازنوع «سَمُر» شبیه درخت چنار وجود داشت که درخت خاص این صحراست. این ۵ درخت با شاخ و برگ انبوه و قامت بلند، سایبانی خوب برای مسافران خسته ایجاد کرده بود. لذا در آن شرایط، این بیابان وسیع به عنوان بهترین مکان برای مراسم روز غدیر انتخاب شد. جایگاه سخنرانی نیز همان درختان در نظر گرفته شد که هم مشرف بر بیابان و محل تجمع مخاطبین بود و هم سایبان مناسبی برای ایراد خطبه به نظر می‌آمد.
۳. اگرچه مسلمانان آن روز اکثراً از سوی مدینه آمده بودند، ولی انتخاب غدیر قبل از این تقاطع حساس در آینده‌های تاریخ که کاروان‌ها همین مسیر را طی می‌کردند، برای همیشه یادآور مراسمی بود که در هجدهم ذی‌الحجه در آنجا انجام گرفت. یعنی قبل از آنکه کاروان‌ها متفرق شوند غدیر را که یادآور آن روز مقدس بود زیارت می‌کردند.

نگاهی به حدیث روز غدیر در منابع اهل سنت
در صفحات 56/ 55 ج اول سنن ابن‌ماجه چنین آمده است که: «همراه رسول خدا از سفر حج برمی‌گشتیم که در میان راه ایشان دستور دادند تا همه افراد جمع شدند، آنگاه خطاب به جمعیت فرمودند: آیا من بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر نیستم؟ گفتند: آری، فرمود: این شخص- علی (علیه‌السلام)- ولی هر کسی است که من مولای اویم، خدایا! دوست بدار هر که را که او را دوست می‌دارد و دشمن بدار هر که را که او را دشمن می‌دارد.

ترمذی در ج دوم جامع خود با سند خویش از مسلمه‌بن کهیل نقل می‌کند که می‌گفته است، از ابوالطفیل شنیده که او از ابوسریحه یا از زیدبن ارحم از فرموده رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و آله) نقل کرده که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و آله) فرموده‌اند: «هر که من مولای اویم، علی مولای اوست». کتاب مجمع الزوائد خود، حدیث غدیر را نخست به نقل از طیرنی آورده و سپس از گفته علی(علیه‌السلام) نیز نقل می‌کند که فرموده است: به دستور پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌و آله) در منطقه خم نخست زیر درختی را از خار و خاشاک پاک کردند، آنگاه پیامبر در حالی که دست مرا در دست گرفته بودند: خطاب به مردم فرمودند: ای مردم! آیا شما گواهی نمی‌دهیدکه خداوند پروردگار شماست؟ گفتند: آری، گواهی می‌دهیم. سپس فرمود: آیا گواهی نمی‌دهید به اینکه خدا و رسول او بر شما از خودتان سزاوارترند و اینکه خدا و رسول خدا مولای شمایند؟ گفتند: آری، همین‌گونه است. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و اله) فرمودند: هر کس که خدا و رسولش مولای اویند این مرد مولای او خواهد بود.

 

عید غدیر خم -همیار محاسب پارسه

 

غدیر از نظر اهل‌بیت (علیه‌السلام)
پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و اله) فرمودند: روز غدیرخم برتر اعیاد امت من است و آن روزی است که خدای متعال به من امر فرمودند تا برادرم علی‌بن‌ابیطالب (علیه‌السلام) را به‌عنوان علم (هدایت) برای امتم معرفی کنم، تا پس از من به وسیله او هدایت شوند.

حضرت علی (علیه‌السلام) می‌فرمایند: ایشان در سالی که روز جمعه و عیدغدیر در یک روز افتاده بود فرمودند: امروز، روزی بس بزرگ است. امروز روز کامل‌شدن دین است، امروز روز عهد و پیمان است. امروز، ‌ روز بیان حقایق ایمان است. امروز روز راندن شیطان است.

حضرت فاطمه زهرا(س): محمدبن‌لبید گوید: روزی به حضرت فاطمه‌(س) عرض کردم، آیا رسول خدا بر امامت علی‌(علیه‌السلام) تصریح فرمودند: حضرت فرمودند: و اعجبا، آیا روز غدیر را فراموش کردید! امام حسن مجتبی: در سال 41 هجری، زمانی‌ که امام حسن مجتبی(علیه‌السلام) می‌خواست پیمان صلح را با معاویه منعقد کند خطبه‌ای خواندند که در ضمن آن خطبه فرمودند: این امت، جدم(صلی‌الله‌علیه‌و اله) را دیدند و از او شنیدند، که دست پدرم را در غدیرخم، به دست گرفت و به آن‌ها فرمود: (من کنت مولاه فعلی مولاه، اللهم و ال من والاه و عاد من عاداه، سپس به آن‌ها امر فرمودکه حاضران به غایبان بگویند.

امام محمد باقر(علیه‌السلام) فرمودند: ابلیس چهار روز از سر ضعف و عجز ناله سرداد: روزی که مورد لعن قرار گرفت، روزی که به زمین فرستاده شد، روزی که پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌و اله) به نبوت مبعوث شد، و روز عیدغدیرخم.

در کتاب ثواب الاعمال روایتی به نقل از قاسم‌بن‌یحیی از پدربزرگش حسن‌بن‌راشد آمده که گفته است: به امام صادق (علیه‌السلام) عرض کردم: فدایت شوم آیا برای مسلمانان عید دیگری جز فطر و قربان وجود دارد؟ فرمود: ای حسن! آری، عیدی که از این دو عید شریف‌تر و برتر است. گفتم: آن کدام است؟ فرمود: روزی که امیرالمومنین برای مردم به‌عنوان نشانه هدایت برگزیده شد. پرسیدم: کدام روز هفته بوده است؟ فرمود: روزی در سال‌ها تغییر می‌کند، آن‌ روز هجدهم ذی‌حجه است گفتم: فدایت شوم، برای ما چه کاری شایسته است که در آن روز انجام دهیم؟ فرمود: ای حسن! آن روز را روزه بگیر و فراوان بر محمد اهل‌بیت او درود فرست و به پیشگاه خداوند از آنان که بر ایشان ستم کرده‌اند و منکر حق آنان شده‌اند، بیزاری بجوی! و پیامبران گذشته به اوصیای خود سفارش می‌کرده‌اند که این روز را عید بگیرند. حسن‌بن راشد می‌گوید گفتم: برای کسی از ما که آن روز را روزه بدارد چه پاداشی است؟ فرمود: معادل شصت ماه روزه‌گرفتن.

نتیجه :

روز غدیر به فرموده امام جعفر صادق (علیه‌السلام) بزرگترین و از بهترین اعیاد اسلامی است. غدیر عیدی است که از تمام اعیاد عظمت و شرافت و فضیلت و حرمتش بیشتر است. در این روز پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌و اله) به امر پروردگار حضرت علی(علیه‌السلام) را به امامت و خلافت پس از خود منصوب فرمودند و به نص قرآن کریم در چنین روزی اکمال دین و اتمام نعمت الهی بر مسلمانان گردید و به فرموده امام صادق (علیه‌السلام) لازم است در چنین روز باعظمتی جشن و سرور به پا نمایند و به دیدار یکدیگر بروند و تبریک و تهنیت بگویند.

با همیار محاسب پارسه : پرواز کنید به سمت آرامش مالی
راه های ارتباطی 
تلگرام / ایتا/واتساپ: 09108295603 

تلفن: 38421258-051

 

 

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها