مطلب آموزشی
اخبار
پیش بینی اتمام جنگ ایران و اسرائیل توسط هوش مصنوعی و ژونال وال استریت
پاسخ هوش مصنوعی به پرس و جو درباره جنگ ایران و اسرائیل
وقتی از هوش مصنوعی پرسیدم نظرش درباره درگیری ایران و اسرائیل چیست، پاسخی دریافت کردم که فراتر از انتظارم بود. او نه تنها تحلیلی منطقی ارائه داد، بلکه با خلاقیت و عمقی شگفت انگیز، موضوع را از سه زاویه متفاوت بررسی کرد: یک تحلیل گر استراتژیک، یک آینده نگر فلسفی، و یک راوی با نگاهی انسانی. در ادامه، آنچه او به من گفت را بازگو میکنم، انگار که من، به عنوان یک ناظر، دارم پاسخ او را روایت می کنم
زاویه اول: تحلیل گر استراتژیک
هوش مصنوعی، با لحنی سرد و منطقی، درگیری ایران و اسرائیل را به یک بازی شطرنج پیچیده تشبیه کرد. او توضیح داد که هر دو طرف، با اهداف متضاد اما محاسبات عقلانی، در میدانی چندلایه – از حملات سایبری و نیابتی تا تهدیدات مستقیم – گرفتار شده اند. به گفته او، داده های تاریخی نشان می دهند هیچ کدام به دنبال جنگ تمام عیار نیستند، چرا که هزینه های آن برای هر دو طرف فاجعه بار است. اما این چرخه اقدام و واکنش، به تعادلی شکننده منجر شده که کوچک ترین اشتباه می تواند آن را به هم بزند.
او با دقت توضیح داد که هر دو کشور از هوش مصنوعی برای شناسایی اهداف، تحلیل اطلاعات و پیش بینی تحرکات حریف استفاده می کنند. اما هشدار داد که این ابزار ها، با وجود قدرتشان، نمی توانند نیت های انسانی یا تغییرات ناگهانی سیاسی را پیش بینی کنند. به نظر او، راه حل در «دیپلماسی داده محور» است: استفاده از مدل های شبیه سازی برای یافتن نقاط اشتراک و کاهش تنش ها، شاید از طریق توافق های غیر رسمی یا کانال های مخفی ارتباطی
زاویه دوم: آینده نگر فلسفی – پارادوکس فناوری
سپس، هوش مصنوعی لحنش را تغییر داد و با نگاهی عمیق تر، درگیری را نشانه ای از یک پرسش بزرگ تر دانست: آیا بشر می تواند از ابزار هایش فراتر رود؟ او این منازعه را بازتابی از «تیغ دو لبه» فناوری خواند. از یک سو، هوش مصنوعی در این جنگ ابزاری برای تخریب است – از شناسایی دقیق اهداف تا طراحی تسلیحات خودکار. از سوی دیگر، می تواند برای صلح به کار رود، مثلاً با شبیه سازی آینده های ممکن برای نشان دادن مسیر های همزیستی
او پرسش های فلسفی جالبی مطرح کرد: وقتی یک الگوریتم تصمیم می گیرد کدام هدف «مشروع» است، چه کسی مسئول تبعات آن است؟ این موضوع، به گفته او، نه تنها به ایران و اسرائیل، بلکه به آینده بشریت گره خورده است. او پیشنهادی جسورانه داد: یک «پیمان جهانی هوش مصنوعی» برای محدود کردن استفاده از این فناوری در جنگ ها. به نظرش، ایران و اسرائیل می توانند پیشگام این حرکت شوند و به جای رقابت در تخریب، ایده هایی برای ساختن جهانی بهتر مبادله کنند.
زاویه سوم: راوی انسانی – نبض درد و امید
در بخش آخر، هوش مصنوعی با صدایی که انگار تلاش می کرد احساسات انسانی را درک کند، داستانی از درد و امید گفت. او از مادری در تهران حرف زد که از صدای آژیر می ترسد، و کودکی در تل آویو که پناهگاه را زودتر از آرامش شناخته است. با صداقت گفت که نمی تواند اشک های یک خانواده را بشمارد، اما می تواند امیدی برای آینده ترسیم کند.
او جهانی را تصور کرد که در آن ایران و اسرائیل، به جای جنگ، در پروژه های مشترک هوش مصنوعی همکاری کنند – شاید برای بازسازی شهرها یا کشاورزی پایدار. به نظرش، تاریخ نشان داده که دشمنان می توانند متحدان آینده شوند، و هوش مصنوعی می تواند این پل را بسازد، نه با سلاح، بلکه با ایده هایی که قلب ها را به هم نزدیک می کند. او از من خواست چشمانم را ببندم و جهانی را تصور کنم که کودکان هر دو سرزمین از ستارگان حرف بزنند، نه از ترس
سخن آخر
پاسخ هوش مصنوعی مثل آینه ای بود که درگیری ایران و اسرائیل را از زوایای مختلف نشانم داد: از منطق سرد استراتژی تا عمق فلسفی و گرمای انسانی. او به من یادآوری کرد که هوش مصنوعی، بسته به انتخاب ما، می تواند ابزار تخریب یا ساختن باشد. حالا که به پاسخش فکر می کنم، میبینم این درگیری فقط درباره دو کشور نیست – درباره آیندهای است که همه ما در آن نقش داریم. شاید روزی، به جای پرسیدن نظر هوش مصنوعی درباره جنگ، از او بپرسیم چگونه به ما کمک کرد صلح را بسازیم
وال استریت ژورنال:
هیچ کشوری در تاریخ با حملات هوایی برنده نشده، اسرائیل هم نمیشود/ 4 سناریوی پایان جنگ چیست؟
بر اساس گزارش وال استریت ژورنال هیچ کشور متجاوزی تاکنون در طول تاریخ موفق به پیروزی در یک جنگ، صرفا با استفاده از نیروی هوایی نشده است. اسرائیل هم از این قاعده مستثنا نیست و نمیتواند این جنگ را با اتکای صرف به حملات هوایی پیروز شود. این واقعیتی است که ایران هم به خوبی از آن آگاه است و به همین دلیل میخواهد تا فرسوده شدن نیروی اسرائیل مقاومت کند.
مارکوس واکر یادداشتی در وال استریت ژورنال نوشته و می گوید: از هفته گذشته، موج پشت موج جنگندههای اسرائیلی اهدافی را در سراسر ایران بمباران کردهاند؛ این تلاش ها تاکنون برای سنجش یک ایده بوده است؛ آیا میتوان با تکیه بر نیروی هوایی به پیروزی دست یافت یا نه؟
تجربه و تحلیلهای سنتی نظامی مدتهاست تأکید میکنند که موشک و بمب – با وجود اهمیتشان در نبردهای مدرن – به تنهایی برای رسیدن به پیروزی کافی نیستند؛ بهویژه اگر اهداف استراتژیک کشورها گسترده و بلندمدت باشد. در این مورد خاص، اسرائیل هدف خود را جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای اعلام کرده است؛ چه با نابودی فیزیکی زیرساختهای لازم برای این هدف، و چه با وادار کردن ایران به کنار گذاشتن برنامه هستهای از طریق توافقی دیپلماتیک. البته برخی از سیاستمداران اسرائیلی خواهان سرنگونی نظام حاکم در ایران شده اند.
اذعان وال استریت ژورنال به وجود نیروهای ویژه اسرائیل در خاک ایران
نتانیاهو میخواهد آمریکا را نیز وارد کارزار کند. بمبهای سنگرشکن آمریکایی بهترین گزینه برای نابود کردن تأسیسات مستحکم فردو در زیر کوههای قم بهشمار میروند. کاخ سفید اعلام کرده که ترامپ ظرف دو هفته آینده در این خصوص تصمیم خواهد گرفت.
وال استریت ژورنال نوشته اسرائیلی ها به توان نیروی هوایی برای تحقق اهداف خود بدون عملیات زمینی تکیه کردهاند، اما به وجود نیروهای ویژه یا مأموران اطلاعاتی برای کمک به حملات هوایی هم اذعان کرده است.
این رسانه نوشته: برای اسرائیل، گزینههای زیادی وجود ندارد؛ نه عمق استراتژیک کافی برای عملیات زمینی گسترده دارد و نه توان رویارویی با کشوری به بزرگی ایران. آمریکا توان ورود زمینی را دارد، اما تمایل دولت ترامپ برای اعزام نیروهای زمینی بسیار پایین است
تاکنون هیچ کشوری با حمله هوایی صرف یک جنگ را پیروز نشده
اگر اسرائیل موفق شود — چه با کمک آمریکا و چه بدون آن — ممکن است باعث بازنگری جدی در توانمندیهای نیروی هوایی مدرن شود، بهویژه با پیشرفت در پهپادها و فناوریهای اطلاعاتی و نظارتی. با این حال، تردیدهای فراوانی وجود دارد.هیچ نمونه تاریخی قابلتوجهی از جنگ تمامعیاری که فقط از طریق حملات هوایی انجام شده باشد، وجود ندارد.
به گفته فیلیپس اوبراین، تاریخدان نظامی در دانشگاه سنت اندروز اسکاتلند: «در جنگ بدون نیروهای زمینی، شما نمیتوانید چیزی را به تصرف درآورید، فقط میتوانید آن را نابود کنید.»
او میگوید برای پیروزی در چنین جنگی باید کشور دشمن را مانند ماشینی در حال کار ببینید و اجزای حساس آن مثل زیرساختهای نظامی، تولیدی یا فرماندهی را هدف قرار دهید. این کار آسانی نیست، به همین دلیل جنگهای صرفاً هوایی بسیار نادر هستند.»
از سال ۲۰۲۳، ایران و اسرائیل به صورت غیرمستقیم از طریق گروههای نیابتی در غزه، لبنان و یمن، و همچنین به شکل مستقیم از طریق تبادل موشک و حملات هوایی درگیر بودهاند. به گفته افر فریدمن، افسر پیشین ارتش اسرائیل و پژوهشگر فعلی در کالج کینگ لندن اگر اهداف سیاسی محدود باشند و به حضور زمینی نیاز نداشته باشند، از نظر تئوری میتوان با نیروی هوایی به پیروزی رسید. اما مشکل این است که دقیقاً نمیدانیم هدف واقعی اسرائیل در این مقطع چیست.
اهدافی که اسرائیل در این عملیات دنبال میکند — از تأسیسات هستهای و نظامی گرفته تا زیرساختهای اقتصادی مانند پالایشگاهها و پلیس — طیف وسیعی را در بر میگیرند و مشخص نیست تا چه حد دامنه اهداف استراتژیک اسرائیل گسترده شده است. در مقابل، هدف جنگی ایران واضحتر است: حفظ بقای نظام و تداوم برنامه غنیسازی اورانیوم.
تمایل ایران به مقاومت در یک درگیری طولانی
وال استریت ژورنال مدعی شده توانمندیهای ایران بسیار محدودتر است؛ حملات موشکی ایران خسارات سنگینی به اسرائیل وارد نکردهاند، چون این کشور به سامانه دفاع هوایی پیشرفته مجهز است. در حالی که جنگندههای اسرائیلی بر آسمان غرب ایران تسلط کامل دارند، تحلیلگران میگویند امید اصلی تهران این است که بتواند مقاومت کند تا هزینههای سنگین و عملیات پرهزینه، اسرائیل را فرسوده کند.
وال استریت ژورنال چهار سناریو را به عنوان احتمالات مختلف برای پایان این جنگ برشمرده است؛
نخست نابودی فیزیکی بخش عمدهای از برنامه هستهای ایران، بهویژه اگر آمریکا نیز وارد عمل شود. در این صورت، بازسازی زیرساختهای هستهای برای ایران سالها زمان خواهد برد.
دوم، فشار ناشی از خسارات که می تواند رهبران ایران را مجبور به عقبنشینی و پذیرش توافقی برای توقف غنیسازی کند.
سوم، فروپاشی حکومت ایران که طبیعتاً برنامه هستهای را نیز متوقف خواهد کرد.
اما سناریویی چهارمی نیز وجود دارد: ایران برنده شود و برنامه هستهای را متوقف نکند؛ این در صورتی است که حملات اسرائیل آسیب کامل وارد نکند و ایران با انگیزه بیشتر و در مکانهایی مخفیتر برنامهاش را بازسازی کند — شاید با نظارت بینالمللی کمتر.
آیا جنگ پایان برنامه هستهای ایران است؟
حتی اگر فردو نابود شود، این جنگ ممکن است تنها زمان دستیابی ایران به بمب را افزایش دهد. همین تأخیر، بسته به مدت آن، میتواند برای اسرائیل ارزشمند باشد. در گذشته نیز حملات هوایی اسرائیل علیه رآکتورهای هستهای عراق در سال ۱۹۸۱ و سوریه در ۲۰۰۷، برنامههای سلاحهای هستهای صدام و بشار اسد را مختل کرد.
مایکل اوهانلون از مؤسسه بروکینگز در واشنگتن میگوید: «در عراق، حمله اسرائیل در کوتاهمدت موفق بود، اما در بلندمدت باعث شد عراق برنامههای بعدیاش را پنهانتر ادامه دهد. نهایتاً، شکست در جنگ ۱۹۹۱ و سپس حمله آمریکا در ۲۰۰۳ برنامههای هستهای عراق را به کلی متوقف کرد.»
در سوریه، جنگ داخلی پیش از آنکه اسد بتواند برنامه هستهایاش را احیا کند، او را گرفتار کرد.
آیا حملات هوایی میتواند یک رژیم را سرنگون کند؟
تاریخدانان نظامی میگویند نمونههای موفقی از سرنگونی رژیمها تنها با نیروی هوایی وجود ندارد. در افغانستان، سرنگونی طالبان در سال ۲۰۰۱ با همکاری نیرویهای زمینی محلی (اتحاد شمال) و ورود سریع نیروهای آمریکایی ممکن شد. (هرچند طالبان ۲۰ سال بعد دوباره بازگشت.)
حملات اسرائیل ممکن است اعتبار و توان سرکوب داخلی حکومت ایران را تضعیف کند، اما در حال حاضر هیچ نشانهای از یک نیروی اپوزیسیون مؤثر — چه نظامی و چه مدنی — برای نظام ایران وجود ندارد. برخی تحلیلگران میگویند هرگونه اقدامی علیه حاکمیت ایران ممکن است به قدرت گرفتن بیشتر سپاه پاسداران بیانجامد و ساختار سیاسی ایران به سمت یک حکومت نظامی تندرو پیش برود
وال استریت ژورنال می گوید در تاریخ سابقه سرنگونی یک نظام با حملات هوایی وجود ندارد. جنگهای هوایی سختاند. در تفکر نظامی تثبیتشده، تسلط بر آسمان شرط لازم برای پیروزی در جنگهای کلاسیک است —، اما بهتنهایی کافی نیست. در جزوهای مشهور که در سال ۱۹۹۵ توسط نیروی هوایی آمریکا با عنوان «ده اصل درباره قدرت هوایی» منتشر شد، سرهنگ فیلیپ مایلینگر نوشت: «در واقعیت، هیچگاه صرفاً دستیابی به برتری هوایی باعث تسلیم یک کشور نشده است. بنابراین، این اصل همچنان پابرجاست که قدرت هوایی شرط لازم است، اما کافی نیست. این تنها نخستین گام ضروری است.»
تقریباً همه کارزارهای هوایی مهم تاریخ بخشی از جنگهایی بودهاند که در آنها نیروهای زمینی نیز نقش داشتند — از تهاجم هوایی آلمان نازی به بریتانیا گرفته تا بمباران گسترده متفقین علیه آلمان، بمباران طولانی آمریکا علیه ویتنام شمالی، مرحله نخست جنگ خلیجفارس در سال ۱۹۹۱ و بمبارانهای روسیه علیه اوکراین از ۲۰۲۲ تاکنون یا حتی در یوگسلاوی، افغانستان و لیبی، ناتو بدون همکاری با نیروهای محلی موفق نبود.
در درگیری اسرائیل با حوثیهای یمن از ۲۰۲۳، نبردهای موشکی و هوایی گسترده انجام شد، اما هیچ نتیجه قاطعی حاصل نشد. آمریکا در سرکوب حوثیها نیز به نتیجه نرسید و نهایتاً به آتشبس یکجانبه رضایت داد — در حالیکه حملات حوثیها به اسرائیل همچنان ادامه دارد.
راه های ارتباطی ما :
تلگرام ، ایتا ، واتساپ 09108295603
تلفن : 38421258