مطالب آموزشی
رد پای علم حسابداری در جرائم مالیاتی و غیرقانونی
از دیدگاه روانشناسی ، حسابداران در موقعیت تابع قرار دارند و از آنجا که وقوع یک مالی مستلزم برقراري ارتباط با رده هاي پایین تر و جلب همکاري آنان می باشد ، لذا تصور جرم عمومی بر این است که حسابداران همیشه یکی از ارکان ثابت جرائم مالی می باشند . این مقاله قصد دارد فرایند سو استفاده از دانش حسابداري به عنوان ابزار مورد استفاده در جرایم مالی و به طور خاص پولشویی را مورد بررسی قراردهد لذا در ابتدا به معرفی
حوزه هاي عملکردي جرائم مالی در حسابداري پرداخته و سپس ارتباط حسابداري وحسابداران با جرایم مالی از منظر روانشناسی و ایدئولوژیکتبیین می شود ودر ادامه سطوح مختلف بکارگیري دانش حسابداري در سازماندهی جرایم مالی و نمونه هاي بارزي ازبکارگیري تکنیک هاي حسابداري در جرائم مالی ارائه خواهد شد .
گسترش روز افزون جرایم مالی نظیر پولشویی ، اختلاس ، کلاه به کلاه کردن ، حساب سازي و غیره موجب شده است تا حسابرسان ، شاغلان و بطور کلی جامعه حساسیت بیشتري نسبت به دنیاي حسابداري نشان دهند . اما آیا این گفته صحیح است که تمام جرایم مالی نیازمند تبحر در
فنون و دانش حسابداري هستند ؟ بنظر می رسد پاسخ به این سؤال به سادگی امکان پذیر نیست . همانطور که ایجاد اطمینان از در بر گرفتن تمام مزایاي اطلاعاتی جزء وظایف سیستم اطلاعات حسابداري است ، این سیستم باید به شیوه اي عمل نماید که مانع وقوع جرم مالی شده و یا آنرا مشهود نماید . دانش حسابداري بر مبناي یک چارچوب ساختار یافته و با هدف فراهم کردن اطلاعات مربوط و مفید و عاري از هر گونه تحریف شکل
گرفته است . دست یازي به حسابداري از یک منظر قانونی مثبت بوده یعنی قوانین و استانداردهاي حسابداري ، الزاماً مستقل در نظر گرفته شده و تخطی ازآن ها معادل زیر سؤال بردن نظم حقوقی داخلی است و از طرف دیگر اعمال دیدگاه قانونی براي حسابداري منوط به در نظر گرفتن نقش اجتماعی حسابداري می باشد . لذا عدول از قوانین و مقررات نیازمند ایجاد ارتباط نقش حسابداري و مسئولیت هاي اجتماعی آن است در زمان هاي گذشته و در دهه ، 1930 شاترلندو گریسی با توجه جوامع را به سوي میزان جرائم اداري جلب نمودند و این گونه تحلیل کردند که چگونه افراد با شخصیت و با جایگاه اجتماعی بالا تبدیل به مجرمان مالی می شوند . آن ها بیان می کنند که مجرمان مالی در مرزهاي جامعه زندگی نمیکنند . آن ها وجودشان را بر طبق موضع” کار ، کار است” سازمان داده و در عین حال رابطه مرئوس رابا کارفرما حفظ می کنند و تلاش می کنند سود خود را افزایش دهند و خطر را براي سازمان هاي مجرم که به آن ها مشاوره می دهند، به حداقل برسانند. از دیدگاه سیکا و همکاران حسابداران در نوك پیکان این اتهام قرار دارند . از دیدگاه روانشناسان حسابداران در اجتماع در فعالیت هاي روزانه خود تابع کارفرمایشان عمل می نمایند واز آنجا که
وقوع یک جرم مالی نیازمند برقراري ارتباط بین مسئول اصلی با مسئولین سطوح پایین تر و همکاري آنان می باشد ، این دیدگاه عمومی ایجاد شده است که حسابداران می توانند به عنوان واسطه هاي مناسب در وقوع جرایم مالی حضور یابند . یکی از رایج ترین شیوه هاي جرایم مالی در دهه هاي اخیر ، پولشویی و کثیف سازي پول بوده و سند سازي و اختلاط مالی که یکی از مراحل آن می باشد ، بیشتر در حوزه کارکرد حسابداري قرار می گیرد . لذا تعیین موقعیت و کاربرد دانش حسابداري و جایگاه حسابداران به عنوان یک جزء تعیین کننده جرایم مالی ضروري بنظر می رسد . چنانکه به و همکاران توسعه عملیات پولشویی نیازمند مداخله مستقیم دانش 5 اعتقاد میچل حسابداری است .
کشف حسابداري از دورنماي تبهکاري ، مستلزم شناخت سابقه سوء استفاده از دانش حسابداري ، تعریف درست جرم مالی و مشخص نمودن نقش کلیدي و پشتیبان حسابداري در توسعه عملیات جرائم مالی می باشد این مقاله قصد دارد به تبیین جایگاه دانش حسابداري در وقوع جرایم مالی با تأکید بر پولشویی بپردازد . بدین منظور ابتدا به ارائه تعاریفی از جرم مالی و پولشویی و مفاهیم و بسترهاي آن پرداخته و سپس ارتباط دانش حسابداري با مقوله جرایم مالی و پولشویی بیان شده و در انتها نتیجه گیري بحث ارائه خواهد شد .
تعریف جرایم مالیاتی و انواع آن
جرائم مالیاتی مجازاتهایی هستند که در صورت عدم انجام تکالیف مالیاتی و یا عدم پرداخت مالیات بر عهده متخلفین قرار میگیرد . جرایم مالیاتی میتواند به صورت نقدی ، غیرنقدی و حتی به صورت مجازاتهای تعزیری نظیر حبس اعمال شود .
سازمان مالیاتی در بخشهای مختلفی به جرایم مالیاتی اشاره کرده است ؛ از مهمترین این بخشها میتوان به موارد زیر اشاره نمود :
مواد قانونی 190 تا 202 از فصل هفتم باب چهارم قانون مالیاتهای مستقیم
ماده 274 ق.م.م
ماده 97 ق.م.م
🔻 نکته
جرائم مالیاتی تنها تخلف از قوانین مالیاتهای مستقیم را در بر نمیگیرد ؛ بلکه عدم انجام تکالیف و تخلف از مقررات قانون مالیاتهای غیرمستقیم نظیر عدم ارائه اظهارنامه ارزش افزوده یا پرداخت مالیات متعلق و یا عدم ارسال صورت معاملات فصلی نیز مشمول جرایم مالیاتی است .
انواع جرایم مالیاتی
جرایم مالیاتی را به شیوههای مختلف میتوان طبقه بندی نمود . در یک تقسیم بندی کلی میتوان جرایم مالیاتی را بر اساس قابل جبران بودن یا نبودن، به دو دسته زیر تقسیم نمود :
جرایم قابل بخشش مالیاتی
جرایم غیرقابل بخشش مالیاتی
بسیاری از جرایم مالیاتی جرائم قابل بخشش هستند ؛ اما قانون گذار با هدف افزایش قدرت بازدارندگی ، برخی جرایم را به صورت غیرقابل بخشش در نظر گرفته است . بر این اساس به جز جریمه عدم تسلیم اظهارنامه مالیات بر عملکرد ، کتمان درآمد و درج هزینههای غیرواقعی در اظهارنامه مالیاتی ، سایر جرایم مالیاتی تحت شرایطی قابل بخشش هستند .
طبقه بندی انواع جرم های مالیاتی
بر اساس ماده 274 ق . م . م ، از مصادیق جرم های مالیاتی میتوان به موارد زیر اشاره نمود :
حساب سازی
عدم ارائه فاکتور فروش ( عمد یا غیرعمد )
عدم ارائه مستندات به سازمان مالیاتی
قصور در انجام تکالیف مهم مالیاتی
فاکتورسازی کاغذی
عدم انجام تکالیف مالیاتی
استفاده از کارتهای بازرگانی کرایهای
جرائم مالیاتی به چه کسانی تعلق می گیرد ؟
کلیه اشخاصی که به هر نحو مسئولیت انجام تکالیف مالیاتی خود یا سایر اشخاص را بر عهده دارند ، در صورتی که مرتکب هر یک از مصادیق جرمهای مالیاتی شوند ، مشمول جرائم مالیاتی هستند . برخی از مهمترین این اشخاص عباتند از :
🔸 کلیه اشخاصی که به هر نحو به کسب درآمد در ایران و یا کسب درآمد از ایران مشغول هستند اعم از فعالان اقتصادی ، دارندگان املاک و یا اموال درآمدزا نظیر خودرو
🔸 پرداخت کنندگان مالیات حقوق
🔸 پرداخت کنندگان مالیاتهای تکلیفی
🔸 مدیران تصفیه اشخاص حقوقی
🔸 کلیه کسانی که در ارتکاب جرم مالیاتی معاونت نمایند یا تخلفات صورت گرفته را گزارش ننمایند از جمله :
حسابداران
حسابرسان و موسسات حسابرسی
ماموران مالیاتی
کارکنان بانکها و موسسات مالی و اعتباری
رابطه هاي خطرناك حسابداران با جرایم مالی از دیدگاه روانشناسی
وجود یک جرم یا تخلف مسئول اصلی ، پیش شرط اصلی مسئولیت کیفري است . تخلف مسئول اصلی باید احتمالاً براي بانی آن یک سود مستقیم یا غیرمستقیم فراهم آورد ، و یا یک محصول مستقیم یا غیرمستقیم را تولید کند . بر طبق تفسیر قانونی،در سطح روانشناسی ، حسابداران همیشه در موقعیت وابسته (تابع) قرار دارند آنها با اینکه در فعالیتهاي روزانه شان بطور طبیعی تابع کارفرمایشان هستند در عین
حال وابسته به جرم یا تخلف مسئول اصلی می باشند . این وابستگی عملیاتی ، آنها را به نقش سنتی شان برمی گرداند ، یعنی نقش پذیرفتن یک حالت پیمانی مرئوسی . در نتیجه تجزیه و تحلیل این انحراف رفتاري ، امکانِ درك بیشتر دلایل و اهداف گذر از وابستگی سلسله مراتبی در چارچوب یک فعالیت صادقانه و مقرراتی به سمت وابستگی عملیاتی در چارچوب یک شبکه مافیا یا شبکه مجرمانه را فراهم می آورد .
جرم مالی و پولشویی چیست ؟
جرم مالی مقوله اي است کلی و شامل هر عامل یا پدیده اي است که روند عادي و قانونی مسیر معاملات را چه در کشور و چه بیرون آن نقض می کند در ماده 2 قانون مبارزه با پولشویی مصوب سال ،1386 جرم پولشویی بدین ترتیب تعریف شده است :
الف ) تحصیل ، تملک و نگهداري یا استفاده از عواید حاصل از فعالیت هاي غیر قانونی با علم به اینکه به طور مستقیم یا غیر مستقیم در نتیجه ارتکاب جرم بدست آمده باشد .
ب ) تبدیل ، مبادله یا انتقال عوایدي به منظور پنهان کردن سرچشمه غیر قانونی آن با علم به اینکه به طور مستقیم یا غیر مستقیم ناشی از ارتکاب جرم بوده یا کمک به نحوي که وي مشمول آثار و تبعات قانونی ارتکاب آن جرم نشود .
پولشویی به مجموعه اقداماتی اطلاق می شود که براي جابجایی پول دادو ستد هاي غیر مشروع و خلاف قانون مانند خرید و فروش مواد مخدر ، فعالیت هاي تروریستی و دیگر جنایات ، به شکل سازمان یافته و با هدف تغییر شکل مبدأ ، مشخصات ، نوع پول ، ذي نفع یا مقصد نهایی انجام شود .
مراحل و عملیات پولشویی و ورود حسابداري
پولشویی داراي فرآیند پیچیده ، مستمر ، دراز مدت و گروهی است که بطور معمول درمقیاس بزرگ انجام می شود . بطور کلی مراحل پولشویی به شرح زیر می باشد :
-1 ایجاد پول غیرقانونی
-2 سند سازي مالی
-3 اختلاط مالی
-4 تشویق پولشویی
حوزه کلی ورود دانش حسابداري و الصاق برچسب اتهام به آن در فرآیند پولشویی ، درسند سازي مالی و اختلاط مالی قرار می گیرد چرا که معمولاً پول غیر قانونی از طریق واسطه هاي مالی غیر متعهد به مقررات مالی و با استفاده از اسناد جعلی وارد شبکه پولی و مالی کشور میشود .
امکان جلوگیري از این جریان با گسترش فناوري الکترونیک ، مشکل است . اختلاط مالی نیز پیچیده ترین فرآیند پولشویی است . زیرا در این مرحله معمولاً مبادلات پولی از طریق واسطه ها و یا کارگزاران مالی صورت می گیرد و سرنخ اصلی به سهولت در ابهام قرار می گیرد بطور مثال در بازارهای مبادله سهام و اوراق بهادار ، عدم تقارن اطلاعاتی باعث می شود که عده اي خاص از سرمایه گذاران با استفاده از رانت اطلاعاتی ، ثروت قابل ملاحظه اي بدست آورند که این مسئله نوعی پولشویی تلقی می شود و پول ایجاد شده حاصل از این فرآیند نیز از طریق واسطه ها که همان مبادله کنندگان اوراق بهادار می باشند ، دوباره وارد چرخه مبادله می شود و این دور همچنان ادامه پیدا می کند .
سطوح سازماندهی جرائم مالی در حسابداري
بر اساس نظریات دي مایلارد سطوح مختلف ظرفیت جرم مالي در یک فعالیت مجرمانه به شرح زیر می باشد :
1 – روش عمودي یا سلسله مراتبی براي نقش حسابداري در سازماندهی جرم :
اقدامات مجرمانه مالی می توانند بر طبق یک منطق هرمی سه سطحی تجزیه و تحلیل شوند . سطح اول به جرم سازماندهی نشده ، سطح دوم به جرم سازماندهی شده و سطح سوم به شبکه هاي جرم سازمان یافته مربوط می شوند . در جرائم سازماندهی نشده فعالیت هاي مجرمانه ساده اي از قبیل سوء استفاده هاي مالی در سطح خرد اتفاق می افتد که می توان علت اصلی آن را ناشی از استقرار یک سیستم حسابداري بسیار ضعیف دانست .
2 روش افقی یا عملیاتی براي نقش حسابداري در سازماندهی جرم :
در این مورد می توان فعالیت هاي درگیردر عملیات پولشویی را به شرح زیر تفکیک نمود که در این قسمت نیز دانستن این که دانش حسابداري تا چه اندازه می تواند بکار رود خالی از لطف نیست .
سطح اول : فعالیتهاي کلاً غیرقانونی
فعالیتهاي قاچاق ، معاملات مواد مخدر ، مراکز فساد آدم فروشی ، قاچاق ، سرقت مسلحانه و جعل پول تقریباً به هیچگونه دانش حسابداري نیاز ندارند . اما در صورتی که قدري حساسیت به خرج دهیم می بینیم که ساخت صورتحسابهاي جعلی براي فراهم کردن سرپوش قانونی بر روي فعالیت شرکت ها ضروري است که آن نیز در حوزه فعالیت حسابداري قرار می گیرد .
سطح دوم : فعالیتهاي غیرقانونی که تاحدودي قانونی هستند
فعالتیتهاي مجرمانه از قبیل رشوه در قراردادهاي دولتی ، سوءاستفاده از بودجه عمومی ، کلاهبرداری مالی و … همگی نیازمند دانش حسابداری
هستند تا به قانونی ساختن این اقدامات نامشروع کمک کند . حسابداري ابزار فنی مشهود براي حداقل کردن خطر است . دشواری در تمیز دادن
بین درست و غلط است ، زیرا سازمانهاي مجرم فعالیتهایشان را با استفاده از شبکه هاي تجاري مشروع به منظور شستشوي سودشان ، متنوع و گسترده می سازد .
سطح سوم : فعالیتهاي قانونی که تا حدودي غیرقانونی هستند
نمونه این فالیت ها در زمینه خرید و فروش سهام توسط کارکنان رازدار ، اعضاي هیئت مدیره و بستگان آن ها و … می باشد . در این سطح دانش حسابداري از اطلاعات محرمانه درون شرکت یک مزیت اطلاعاتی می سازد . هرچند این سوءاستفاده از مزیت رقابتی است نه خود اطلاعات
حسابداري که موجب تحریک سوءاستفاده کننده از موقعیت برتر اطلاعاتی می شود ولی دستکاری حسابداری پیش نیاز هر گونه سیاستی با هدف
ایجاد اطمینان در سهامداران می باشد .
کلام آخر
جرائم مالی و عملیات آن ، موضوعی نسبتاً پیچیده است و نیاز به انجام مطالعات و تحقیقات بیشتري در این حوزه می باشد . خوشبختانه در این زمینه ، مطالعاتی در کشور ایران انجام شده اما آنگونه که بایسته است در جهت حل معضلات جرایم مالی و مخصوصاً پولشویی گام های موثری
برداشته نشده است . لذا توصیه می گردد آشنایی هرچه بیشتر با قوانین مربوط به پولشویی ، الزامات آن و آثار آن بر عملیات حسابداري و گزارش
حسابرسی صورت گرفته تا با پیاده سازي تدابیر ویژه در عمل بتوان ابهامات و معضلات فرآوری مسئولان مربوط را شفاف نمود .
شرکت همیار محاسب پارسه با استفاده از نیروي حسابداري زبده و تدوین دستورالعمل مبارزه با پولشویی در سازمان حسابرسی و ابلاغ آن به
حسابداران حرفه اي جهت اجرا و برگزاري دوره هاي آموزشی جهت شناساندن ابعاد متفاوت این گونه جرایم وراه هاي مقابله با آن می باشد .